آرایه های ترکیبی در اکتشاف معدن (بخش دوم):
چنانچه قبلا گفته شد در مدلهای مقاومت ویژه الکتریکی در مناطق زیر۲۰ اهم- متر در صورتی که شارژپذیری دریافت شود احتمال وجود رس، مارن، شیل و شیست را نباید دور از ذهن داشت. حتی وجود موسکوویت، سریسیت، توف، کائولن و وجود برف و باران و حتی برخورد رعد و برق به زمین هم باعث ایجاد شارژپذیری بدون آنومالی میشود. از این رو در هنگام حفاری در این نقاط باید با دقت بیشتری عمل کرد. لذا در هنگام پیشنهاد برای حفاری به هر سه مدل مقاومتویژه الکتریکی- شارژپذیری و عامل فلزی ترسیم شده توجه میگردد و تا حد امکان سعی میشود، مناطقی مشخص شود که هر سه مدل آن نقطه را به نوعی تایید کند. بدیهی است نقطهای را که هر سه مدل تایید بنماید، از احتمال قویتری برای حفاری برخوردار است. بر این اساس برای رسیدن به چنین نقاطی نیاز به حفاریهای با زاویه میشویم. در مناطق پیشنهاد شونده برای حفاریها سعی میشود مناطقی که هر سه مدل آن نقطه را تایید کند برای حفاری ارائه گردد. اگرچه پیدا کردن این نقاط سخت است. از این رو در مناطق پیشنهاد شده برای حفاری گاه هر سه مدل همدیگر را برای آن نقطه تایید نمیکنند. لذا در پیشنهاد نقاط حفاری در هر منطقه با اولویت بیان میشود و ابتدا آن نقاطی که بیشترین احتمال را در هر منطقه دارد، در اولویت است و سپس مناطق دیگر که با امکان کمتر است بیان میشود.
نیز چنانچه قبلا در مباحث پیشین تشریح شد برای محاسبه عامل فلزی به دو روش عمل میکنیم. در روش نخست از نسبت اثر فرکانس به dcρ طبق رابطه زیر استفاده میکنند:
در روش دوم طبق رابطه روبرو عمل میکنند:
در این رابطه M مقدار IP حاصل از حوزه زمان است. توجه باید داشت که برای تهیه مدل عامل فلزی ابتدا باید شارژپذیری ظاهری در هر نقطه را تقسیم بر مقاومتویژه ظاهری در هر نقطه نماییم طبق رابطه ارائه شده و سپس جواب را در ۱۰۰۰ ضرب میکنیم، حاصل بدست آمده عامل فلزی ظاهری در هر نقطه است که باید در نرم افزار Res2dinv مدلسازی نماییم. برای این کار عامل فلزی بدست آمده در هر نقطه را به جای شارژپذیری ظاهری بدست آمده در هر نقطه درست در جلوی ستون مقاومتویژه ظاهری قرار میدهیم. سپس در فایل مدلسازی به جای کلمه Chargeability از Metal Factor استفاده میکنیم و به جای واحد Mv%/Vکه برای شارژپذیری است از واحد Mv%/V ohm.m 0.001 که برای عامل فلزی است استفاده میکنیم. از آن جایی که دستگاههای موجود در ایران اکثرا مقدار شارژپذیری ظاهری را در حوزه زمان میدهند، لذا از رابطه دوم برای مدلسازی عامل فلزی استفاده مینماییم. عامل فلزی به نوعی باید بیانگر برتری شارژپذیری نسبت به مقاومت را به ما نشان دهد که به نوعی بیانگر پخش میزان تمرکز کانیزایی و یا تجمع همان فلزات است. در واقع اساس تعیین و استفاده از این پارامتر بر این واقعیت استوار است که در مناطق کانیسازی مقدار مقاومتویژه الکتریکی به دلیل وجود تجمع فلزات مقداری کاهش یافته و همچنین مقدار شارژپذیری از طرفی افزوده میشود. اما همیشه این پارامتر درست ما را یاری نمینماید. برای تشریح این منظور و معضل این پارامتر مدلسازی دو حالت را در نظر بگیرید. حالت اول زمانی را در نظر بگیرید که احتمال وجود عواملی همچون شیل- مارن- رس- شیست- سریسیت و موسکوویت برود و یا هر پارامتر دیگر که بتواند باعث کاهش مقاومتویژه الکتریکی در یک برداشت صحرایی شود. البته عوامل ذکر شده با افزایش شارژپذیری در آن نقطه نیز همراه هستند. در این حالت تصور نمایید عامل فلزی که از نسبت تقسیم بین شارژپذیری بر مقاومتویژه الکتریکی بدست میآید، به علت کاهش مقاومت صرفا مقدار نسبت آن بالا رفته است. در حالی که این افزایش نسبت، به دلیل وجود کانیسازی در آن نقطه نمیباشد. در صورت وجود شیل و رس و مارن و موارد ذکر شده این نسبت عامل فلزی چون مقدار شارژپذیری نیز در آن نقطه زیادتر میشود به صورت خیلی غیر عادی در آن نقطه زیاد میشود که ما نمی توانیم افزایش مقدار این پارامتر را به وجود کانیسازی نسبت دهیم. لذا باید به این مساله توجه داشته باشیم هر جا در نقشه عامل فلزی این مقدار افزایش یافت حتما به علت وجود کانیسازی صرفا نیست. لذا باید مدل مقاومتویژه الکتریکی در آن نقطه را نیز بررسی نماییم که مدل مقاومتویژه الکتریکی آیا در آن نقطه با مقاومت زیر ۲۰ اهم- متر است یا بالاتر از ۲۰ اهم- متر در نقشه نمایش داده شده است. لذا نمیتوان امید به حفاری مثبت در نقطهای که افزایش پارامتر عامل فلزی در آن نقطه مربوط به مقدار مقاومت زیر ۲۰ اهم- متر است، داشت و احتمال وجود مواردی همچون شیل و مارن و رس را که باعث ایجاد یک بیهنجاری کاذب شدهاند را باید داد. اما نکته دوم در استفاده از پارامتر عامل فلزی و نقشههای حاصل از آن این است که گاهی در برخی مناطق نیز باز این نقشه عامل فلزی به درستی عمل نمیکند. مثلا مشاهده میکنیم در جایی ما شارژپذیری خوب حتی قابل توجه داریم. ولی مقدار مقاومتویژه الکتریکی بسیار بالا است. در مناطق سیلیسی شدید و سخت آهکی مشاهده میشود. به طوری که آنقدر مقاومتویژه الکتریکی زیاد است که وقتی نسبت شارژپذیری بر مقاومتویژه الکتریکی تقسیم میشود، پارامتر عامل فلزی به قدری کوچک و ناچیز در مدلسازی در میآید که ما تصورمان این است که کانیسازی قابل توجه اصلا نداریم و نمیتوانیم نقطه مثبت حفاری دهیم. در حالی که خلاف واقعیت است. پس همیشه بودن یا نبودن بیهنجاری عامل فلزی در نقشههای عامل فلزی دلیل بر این نمیتواند باشد تصور نماییم ما میتوانیم نقطه حفاری مثبت بدهیم یا ندهیم. نقشههای عامل فلزی زمانی می تواند ما را یاری در تفسیر نقشههای مربوط به اکتشاف معدن نماید که در محدوده خاصی از مقاومت این پارامتر اندازهگیری شود محدودهای که زیر ۲۰ اهم متر نباشد تا زمانی که مقاومت فوق العاده زیاد نشود که علی رغم شارژپذیری در آن نقطه به دلیل سیلیسی شدن و یا پارامترهای دیگر همچون آهکهای سخت نسبت بین شارژپذیری بر مقاومت بسیار ناچیز باشد. البته ترسیم این نقشهها در اکتشافات معدنی و ارائه آن در گزارشات حتما باید صورت بگیرد. ولی تفسیر این نقشهها بر عهده مفسر است که بی هنجاری عامل فلزی مناسب را تشخیص دهد.
نوشتههای تازه
آخرین دیدگاهها
بایگانیها
دستهها
- هیچ دستهای پیدا نشد